اگر این پسر که به طور تصادفی آنها را در یک ساحل خلوت ملاقات کرد، نبود، آنها شروع به مالیدن بدن یکدیگر و همچنین گونه های خود می کردند. حال و هوای بازیگوشی داشتند. و آن مرد به سرعت متوجه شد که قرار است دراز بکشد، بنابراین بلافاصله شلوارش را پایین کشید. مجبور شدیم گاو نر را از شاخ بگیریم و جوجه ها شروع به مکیدن دیک کردند. دختر مو قهوه ای به نظر من خجالتی ترین از این سه بود، اما عوضی دست بالا را داشت. بنابراین او بدون فکر دوم بلند شد. و بقیه دوستانم فقط آب دهانشان را می ریختند. ))
همه چیز منطقی است: او سبزه را در می آورد، او شلوارش را در می آورد و هر کدام به کار معمول خود مشغول هستند. به هر حال، این دختر در تجارت مدلینگ بسیار پیش خواهد رفت، جایی که توانایی فرو بردن کامل یک خروس بزرگ، در حالی که به آن لبخند می زند، بسیار ارزشمند است. با چهره ای دوستانه یک دم دستی عمیق بدهید، این به یاد ماندنی است و دفعه بعد که یک مدل را انتخاب کردید، او به طور خودکار در بالای لیست قرار می گیرد!
خوب، سیاهپوست به اندازه کافی خوش شانس بود که همسری مانند آن را در مقابل شوهرش قرار داد.