می توانم بگویم مرد غریبه در اتوبوس با سبزه طوری رفتار می کرد که انگار مدت هاست همدیگر را می شناسند. او با چاپلوسی دراز کشید در حالی که دختر داشت دیکش را می مکید و آنها بدون هیچ خجالتی یکدیگر را لعنت کردند. دختر نه تنها سوار اتوبوس شد، بلکه برجستگی های قوی سوراخ خود را از چوب آن مرد نیز احساس کرد.
مدل ما لنا موفق شد رویکردی به عکاس مشهور پیدا کند. برای داشتن نمونه کارها از قلب، استاد باید بدن او، بوی او را حس می کرد تا به صمیمی ترین گوشه ها دسترسی داشته باشد. میل موتور هنر است و بیدار کردن آن در یک پسر می تواند دستاوردهای زیادی داشته باشد. تشکر کردن از او با بدن شما عادلانه است. نجابت این نیست که به کسی هدیه نکنیم، بلکه به معنای دادن رفتار شایسته به کسی است.
صوفیه، شما اهل کدام شهر هستید؟