این روزها چه پلیس های مرموزی هستند که به هر بهانه ای سراغ چوب چای می روند. و خانم خانه خیلی خوبه منم میرم پیشش. اون ادم خیلی پیشرفته ای بود تو همه سوراخ ها بدون مشکل به من داد. لعنتی منم همچین خانومی میخوام! رفیق خوش شانس، او در زمان مناسب در مکان مناسب بود، او را به خوبی گند زد.
چه خواهران دوست داشتنی! من به خصوص بزرگتر را دوست داشتم، آبدار، بالغ. و او ایده بسیار خوبی داشت - به این ترتیب خواهر کوچکش را شل کند، و نه با غریبه ای از خیابان، که ممکن است از او محتاط شود، اما به دوست پسر آزمایش شده و واقعی خود پیشنهاد داد. خواهر بزرگتر هنوز باید به خواهر کوچکتر بیاموزد که چگونه بیدمشک خود را بتراشد، چه برهنه مانند خودش، یا یک مدل موی صمیمی زیباتر کند.
پسر سوراخ راکد مادرش را با خروسش تمیز کرد. او در حال حرکت بود. مثل یک دختر جوان ناله می کند. با دستانش بیدمشک او را نوازش می کند. سریعتر سریعتر وقتی کارش تمام شد، پسرم اسپرمش را روی شکمش زد.